تا کی طرح بیمه زنان با شرایط خاص باید خاک بخورد؟/مشکلات مالی همچنان بر دوش زنان سرپرست خانوار
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۷۴۵۵۴
به گزارش ایسکانیوز با افزایش فعالیتهای اجتماعی زنان آسیب پذیری آنها در جامعه نیز یشتر شده است. یکی از آسیب پذیرترین این گروهها، زنان بیوه، سالخورده و بیسرپرست هستند. بخش اعظمی از جمعیت این گروه را زنانی تشکیل میدهند که به دلیل تجرد، فوت شوهر، طلاق، مهاجرت، مفقودالاثر بودن همسر و دلایل دیگر خود به عنوان سرپرت خانوار محسوب میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس سازمان آمار ایران درباره دلایل سرپرست شدن زنان در خانواده گفت: «35 درصد از زنان سرپرست خانوار به رغم داشتن همسر سرپرست هستند. از 65 درصد باقیمانده، 20 درصدشان به دلیل فوت همسر که دلیل عمدهاش تصادفات جادهای است، زنان را مجبور کرده تا به عنوان سرپرست خانوار بار زندگی را بر دوش بگیرند. همچنین 26 درصد زنان سرپرست خانوار مطلقه هستند. این افراد خود وظیفه تامین مالی خانواده و سرپرستی آن را برعهده دارند.»
به گفته انوشیروان محسنیبندپی رییس سازمان بهزیستی کشور، آمار زنان سرپرست خانوار در سال 96 حدود 3 میلیون نفر است. مطابق سرشماری سال 90 آمار زنان سرپرست کشور 2 میلیون و 548 هزار نفر عنوان شد که این آمار حدود 12 درصد از کل خانوارهای کشور را دربرمیگیرد. این در حالی است که تعداد زنان سرپرست خانوار در سرشماری سال 85، حدود یک میلیون و 600 هزار نفر برآورد شده بود، یعنی در طول پنج سال، جمعیت زنان سرپرست خانوار بیش از 900 هزار نفر افزایش یافته است.
از مهمترین مشکلات زنان سرپرست خانوار مشکل تامین مالی و اشتغال است. به منظور حمایت از این قشر از زنان قوانین مختلفی وضع شده و دولت طبق قانون وظیفه تامین مالی آنان را بر عهده دارد. طبق بند 4 اصل 21 قانون اساسی دولت موظف به ایجاد بیمه برای زنان بیوه، سرپرست خانوار و سالخورده است. همچنین اصل 29 قانون اساسی هم به طور کل به بیمه و برخورداری از تأمین اجتماعی پرداخته است. طبق این اصل «برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی، درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی همگانی است.» دولت نیز موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.
با وجود وضع قوانین متعدد به منظور حمایت از زنان سرپرست خانوار، اصل 21 قانون که با محوریت مشکلات زنان وضع شده است اما این قوانین به مرحله اجرا نرسیده و تا کنون نتوانستهاند به صورت چشم گیری باری از دوش زنان سرپرست خانوار بردارند.
میرحمایت میرزاده نمایده مغان درمجلس شورای اسلامی، در خصوص این ماده و عملکرد دولت در این باره گفت: در بند چهارم اصل بیست و یکم قانون اساسی، دولت موظف است با ایجاد بیمه خاصی برای زنان سالخورده و بیسرپرست و بیوه شدگان از آنها حمایت کنند ،اما هم اکنون ما شرمنده بسیاری از خواهران و مادرانمان هستیم.
میرزاده تصریح کرد: اصل بیست و نهم قانون اساسی دولت را مکلف به ارائه خدمات تامین اجتماعی از نظر بیکاری وارائه خدمات بهداشتی، درمانی و پزشکی برای تمام مردم میکند واین در حالی است که زمانی بیمارستانهای گرمی امکانات اولیه پزشکی را از قبیل زایشگاه را داشتند وهم اکنون ندارند.
عدم وجود اعتبار کافی برای اجرای اصل 21
معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس، علت اصلی عدم اجرای بیمه زنان بیوه، سالخورده و بیسرپرست را عدم وجود اعتبارات کافی برای اجرای قانون مذکور اعلام کرد.
در همین رابطه طیبه سیاوشی شاه عنایتی عضو فراکسیون زنان مجلس در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در خصوص عدم اجرای این قانون گفت: طبق برنامه ششم توسعه زنان خانهدار بیش از 3 فرزند مد نظر پوشش بیمه قرار گرفتند، اما به دلیل عدم توانایی مالی دولت برای پوشش این افراد از میان حدود 3 میلیون زن سرپرست خانوار، حدود 120 هزار زن سرپرست دارای 3 فرزند برای پوشش بیمهای در نظر گرفته شدند.
سیاوشی ادامه داد: اما متاسفانه به دلیل عدم توانایی سازمان تامین اجتماعی همین 120 هزار نفر را هم نتوانستیم تحت پوشش بیمه قرار دهیم و برای بیمه آنان نیاز به منبعی پایدار داریم.
وی با بیان اینکه طبق ارزشهای نظام زنان خانه دار بالاترینشان را دارند اما در مقام سیاست گذاری برای آنان ارزش کمی قائل میشویم تصریح کرد: در حال حاضر در بودجهی سال 97 نیز شاهد کاهش اعتبارات زنان خانه دار هستیم اما تمام تلاش خود را برای افزایش اعتبارات زنان خواهیم کرد.
با وجود کاهش 40 درصدی اعتبارات زنان سرپرست خانوار در بودجه سال 97، حال باید دید که دولت آیا میخواهد اقدامی در جهت حل مشکلات زنان انجام دهد یا خیر هم چنین باید دید دولت چه زمانی اصل 21 قانون اساسی و بیمه زنان بیوه، سالخورده و بیسرپرست را عملی خواهد کرد.
فارس
700
عدم وجود اعتبار کافی برای اجرای اصل 21 زنان زنان سرپرست خانوار بیمه بیمه زنان با شرایط خاص آسیب پذیری زنان سرپرست خانوار اصل ۲۱ قانون اساسیمنبع: ایسکانیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۷۴۵۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چه شده که زنان در ورزشگاه ها حرف های رکیکی می زنند که تا حالا مختص مردان بود؟
روزنامه هم میهن نوشت: اتفاقاتی که این روزها در فضای ورزشی ایران رخ داده است، از یک نظر پدیده جدیدی محسوب نمیشود. در حقیقت، ساختار سیاسی ایران با دو مشکل اساسی در این موضوع مواجه است. ازیکسو، نمیخواهد خود را با ضوابط عمومی فدراسیونهای جهانی یا کمیته بینالمللی و منشور المپیک سازگار کند و درعینحال، میخواهد که همچنان از مزایای عضویت در این نهادها بهرهمند شود و در مسابقات المپیک و جهانی و باشگاهی شرکت کند. از سوی دیگر، نمیخواهد یا نمیتواند خود را با الزامات فرهنگی ورزش در داخل کشور تطبیق دهد.
ریشه این مسئله نیز در ناسازگاری فرهنگ ورزشی با ارزشهای سنتی است. این ناسازگاری بهویژه در ورزش زنان اهمیت بیشتری دارد. در سنت اجتماعی ما زن اساساً واجد جایگاهی نبود که بخواهد برای اثبات خود به صحنه بیاید و از آن مهمتر سرود برابری با مرد را بخواند. آن سنت الزامات خاص خود را به رفتار و پوشش و جایگاه زنان بار میکرد.
ولی زن در جامعه جدید تمام این محدودیتها را رد میکند. شاید تعجب کنیم که چرا برخی از زنان نیز همپای مردان از کلمات رکیک استفاده میکنند. کلماتی که حتی کاربرد آن از سوی زنان وجاهت منطقی ندارد. علت این پدیده در همین اصرار به برداشتن مرزهای تمایزی است که چون به اجبار ایجادشده شکلهای افراطی و حتی مضحک هم پیدا کرده است.
مشکل مهم و دیگر این ساختار داشتن تصور حق انحصاری امور بهویژه در حوزه فرهنگ نزد صاحبان قدرت است این تصور موجب شده که در اجرای اهداف فرهنگی بهکلی ناکارآمد شوند. نمونه آن فضای عمومی ورزشگاهها بهویژه فوتبال است که متاسفانه در کشتی هم هست و در سالهای اخیر به والیبال و سایر رشتههای ورزشی هم سرایت کرده است.
سیاستزدگی در ورزش، انحصار نسبی در مالکیت تیمهای ورزشی، کوشش برای تبدیل ورزش به ابزاری برای پیشبرد اهداف فرهنگی غیرمرتبط با ورزش، عدم حضور مردم و ذینفعان در مسائل و مدیریت باشگاهها و نیز تنظیم مقررات عمومی فضاهای ورزشی، در کنار علاقه وافر برای حضور در رقابتهای ورزشی در سطح بینالمللی و کوشش برای کسب مدال و جام و افتخار به آنها؛ جملگی موجب ایجاد سیاستهایی متعارض و فضایی مغشوش در ورزش شده است که دیر یا زود هزینه آن هم باید پرداخته شود.
اینگونه تعارضات و عوارض در اغلب حوزههای مدیریتی وجود دارد ولی به عللی از جمله ضرورت تبعیت از منشور المپیک و مقررات فدراسیونهای جهانی؛ در ورزش برجسته و مشهود شده است؛ زیرا در صورت عدم رعایت ضوابط این نهادهای بینالمللی، امکان اخراج از فدراسیونهای ورزشی جهانی وجود دارد و از آنجا که ورزش بهویژه ورزش قهرمانی رکن مهمی در تامین اوقات فراغت یا حتی هویتبخشی جوامع جدید است، تن دادن به اخراج موجب بحران داخلی خواهد شد.
فراموش نکنیم که ایران همچنان در حوزه ورزش در مقایسه با کشورهای مشابه خود حرفهای زیادی برای بروز استعدادها دارد. بعلاوه پربینندهترین شبکه تلویزیونی ایران با فاصله زیاد، شبکههایی است که به ورزش میپردازند و الا صداوسیما فاقد مشتری جدی خواهد بود.
مجموعه این وضعیت در ورزش ایران موجب شده که حکومت هم در داخل و هم در خارج دچار چالش شود. چالشهایی که با گذشت زمان تشدید میشود و به اتخاذ تصمیمات به نسبت عجیب منجر شده و خواهد شد.
راهحلی جز سیاستگذاری بدون تناقض یا با تناقضات اندک نیست. با ممنوع کردن حضور زنان یا مردان در ورزشگاهها هیچ مسئلهای حل نخواهد شد. مقررات پوشش هم همچنان دامنگیر فدراسیونهای ورزشی خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام